مرا بخوان....

دریافت هایم را ازهستی با شمابه اشتراک می گذارم.

مرا بخوان....

دریافت هایم را ازهستی با شمابه اشتراک می گذارم.

قدم می زنم.گاه می دوم وگاه هم سینه خیز و سعی می کنم درجانزم .برای رسیدن یه قد افلح من زکاها.....
یک چیز رافهمیده ام.باید هرطور که شده در مسیرقرارگیرم...

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علامه جوادی» ثبت شده است

وقتی مراسم مذهبی را در پیش داریم اول می روم سراغ علامه جوادی آملی که ببینم نظر ایشون در مورد آن مناسبت چیست؟

ایشان فرموده بودند:هر وقت انسان مسوولیتی داشت و از عهده آن مسوولیت به در آمدوکامیاب شد.عود به مبدا پیدا کرده .رجوع به اصل خویشتن خویش پیدا کرده آن می شود که عید چون عود کرده به اصل.رجوع کرده به اصل عود است این می شود عید.


در اینجا چند تا سوال برایم پیش آمد با شما به اشتراک می گزارم .اول: این کلمات کلیدی این بحث :.انسان.مسوولیت .عود.کامیاب.مبدا.خویشتن خویش .اصل.

دوم :سوالاتی که مطرح می شود.

یک. آیا من انسانم؟انسان بودن من به چیست ؟چقدر در انسانیت خود استوارم وبرای بقا آن تلاش کرده ام.

دو.مسوولیت من که حالا مسامحتا انسان هستم چیست؟چقدر به این مسوولیت آگاهی دارم.؟این مسوولیت را چه کسی به عهده من گذاشته است؟این مسوولیت کمال بخش است یا زوال آوراست؟

سه.عود.مبدا.اصل.این سه کلمه را دراین بیت شعر مولوی خلاصه می کنم.

روزها فکر من این است و همه شب سخنم              که چراغافل از اجوال دل خویشتنم

زکجاآمده ام آمدنم بهر چه بود                                به کجا می روم آخر بنمایی وطنم

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک                            دوسه روزی قفسی ساخته ام از بدنم

چهار.خویشتن خویش.خیلی از اوقات به این کلمه فکر می کنم.خویشتن خویش من کیه؟کیست که از دیده برون می نگرد؟گوهر وجود من کجا مدفون شده که حالا مسوولیت برگرداندن آن رادارم واگر به اصل سرچشمه برسانم کامیابم وعید برایم محقق شده؟

تا کی قرار است دور خودم بچرخم و عید را فقط به اسم بزرگ بدارم و شکوه وعظمت آن را آه بکشم.خوب که به درونم می نگرم می فهمم که خیلی جاها از فطرتم رو برگزداندم.خیلی لحظات نوکری اربابی به نام نفس را کرده ام .وگاهی هم سر آن را به سنگ کوبانده ام وگفته ام عقب بایست مرا با توچه کار.


امروزعید است عیدی که باید نفس را به مسلخ ببری وعاشقانه ذبحش کنی .وبگویی معبودا هر آنچه دارم از آن تو وهرچه خود میدانی از آن کسی که دیگر نمی خواهد من داشته باشد....

باخودم قرار گذاشته ام که کلمه من را از مکالماتم حذف کنم .تا حالا که خیلی سخت بوده.


علامه جوادی در ادامه می فرمایند:ما در سال دوبار آن رجوع اصلی را داریم .یکی ما ه مبارک رمضان است به ما گفتند :روزها روزه بگیرید وشبهابه آن به عبادت بپردازید اگریک ماه به وظیفه انسانی امان آشنا شدیم وعمل کردیم و به آن اصل بازگشتیم مسرورانه روزعیدفطر جشن می گیریم باهم آن نماز عید را می خوانیم عید ماست .

دردهم ذی الحجه  وقتی حاجیان معتمران زائران حرم نبوی وسرزمین وحی آن وظایفشان را انجام دادندروز نهم درعرفات وقوف داشتندشب دهم روی آن شن های مشعرتا صبح یا الله گفتند روز دهم آمدند ورمی جمرات کردند.شیطان ونمادشیطانی را رجم کردند وقربانی کردندمی شود عید.لذا وقتی که حلق کردند وازاعمال فراقت پیدا کردندبه آن اصل برگشتند می شودعیتد.


  • نگار خوشرو